پویش حمایت مردمی از دکتر غلامحسین الهام

پویش حمایت مردمی از دکتر غلامحسین الهام
این وبلاگ چهت ترویج و تبیین نظریات جناب آقای دکترغلامحسین الهام به ادامه فعالیت های خود خواهد پرداخت
از نظرات و پیشنهادات شما استقبال میکنیم
مدیر وبلاگ
& lt;img alt="همت نیوز" longdesc="سایت خبری تحلیلی همت نیوز" src="http://hemmatnews.ir/wp-content/uploads/2014/01/همت-نیوز.gif" style="float: left" />

۱۵ مطلب در دی ۱۳۹۱ ثبت شده است

به نام خداوند خالق برترین ها

با توجه به نزدیکی به انتخابات ریاست جمهوری یازدهم و با توجه به سخنان اخیر رهبر معظم انقلاب حضرت آیت الله خامنه ای در دیدار اخیر با مردم شریف قم که نشان از اهمیت حضور پررنگ در این جبهه دارد از همه حامیان و یا کسانی که تمایل دارند به منظور افزایش احتمال حضور جناب آقای دکتر الهام قدمی بردارند تا بهار 92 زیباتر شود

تقاضا می شود از طریق قسمت نظرات ویا ایمیل که آمده است مشخصات خود را شامل

نام ونام خانوادگی

شماره تماس

پست الکترونیک

وشهر محل سکونت

برای ما بفرستند تا با کم شما عزیزان به سمتی برویم که ان شالله انتخاباتی پرشور و دشمن شکن داشته باشیم

elhampuyesh@yahoo.com

یک عضو جبهه پایداری گفت: ایشان (آقای الهام) به دلیل تمایلاتی که در همکاری با دولت داشتند؛ اینگونه تشخیص داده شد که از جبهه پایداری بروند."

این اولین عنوان خبری بود که سایت جهان نیوز (آقای زاکانی) در تاریخ 22 شهریور درج نمود و زمینه را برای استارت پروژه ای آماده ساخت که پیوستن آقای الهام به دولت سرآغاز آن بود.

48 روز بعد، یعنی 10 آبان تیتر "الهام دوباره به دولت برگشت و سخنگو شد" در سایت جهان نیوز درج گردید و با فاصله ی 4 روز بعد اولین تیتر تحلیلی بی شرمانه ای با عنوان"آقای الهام! بهمن 57 ساواکی شده ای!" استارت پروژه ای را زد که نشان از عزم باطل گردانندگان این سایت، برای تخریب و توهین به هر فردی را داشت که احتمال نزدیکی اش را به حیطه ی ممنوعه ی دولت بدهند، فارغ از اینکه این فرد دارای چه جایگاه، وجهه و شخصیتی است. مقایسه ی دولتی که مورد تأئیدات خاص رهبری معظم انقلاب و مردم عزیز است، با ساواک! خود گویای عمق دشمنی امثال آقای زاکانی با دولت فعلی است که با پوشش مصلحتی حمایت از این دولت در سال 88 سخنها رانده بودند و موضعها گرفته بودند.

این سایت در روز 8 آذرماه با درج تیتر "الهام شایعه وزیر شدنش را تکذیب کرد" نشان داد که همراه با دیگر همسنگرانش (خبرگزاری فارس) وارد گام بعدی تخریب، از راه شایعه سازی با درج خبر تکذیبیه شده اند، و بعد از آن نیز خبرهایی با عناوین زیر درج نمود:

12 آذر: "مجری منحرف شده است/ ارتباط الهام با جبهه قطع شد"

21 آذر: "حکم الهام سرانجام صادر شد"

6 دی "الهام پست جدید گرفت/ شغل بعدی چیست؟"

10 دی "دفاع تمام قد الهام از عملکرد دولت"

10 دی "الهام یک پست دیگر هم گرفت"

11 دی "مصاحبه الهام درباره سخنرانی خبرساز سال88"

این سایت در روز 13 دی ماه در ذیل درج عنوان "الهام چه عهدی با دولت بسته است ؟" نوشت: "حالا در روزهایی که مشایی در پاستور نیست، الهام ترکتازی می کند. او که زمانی از نیکزاد و بقایی و مشایی در تصدی پست های دولتی عقب مانده بود رفته رفته و یکی یکی پست های دولتی را فتح می کند و باید منتظر شد و دید رئیس جمهور چه برنامه ای برای ابوالمشاغل دولت نهمش دارد. این روزها او ادعای پروژه اسقاط دولت را مطرح کرده و درباره احتمال تغییرات آینده در دولت به نظر ملاصدرا متوسل شده و گفته که اساس و بنیاد عالم بر تغییر و حرکت است و این در نظریه حرکت جوهری ملاصدرا نیز به وضوح بیان شده است. شاید آنچنان که رئیس جمهور در اردیبهشت 87 برای الهام یادآوری کرده و نوشته بود «یک بار دیگر شما را به عهدی که بسته ایم توجه می دهم » عهدی دوباره با دولت بسته است.."

15 دی "چندشغله​های دولت را بشناسید +جدول" (که در صدر جدول نام آقای دکتر الهام قرار گرفته)

همچنین این سایت در روز 16 دی ماه در ذیل تیتر "رمزگشایی از تغییرات کابینه در ماه‎‎های پایانی" علناً این اتهام را به آقای دکتر الهام وارد نمود که: "بهنظر میرسد الهام تنها به این علت از دولت کناره گرفته بود که نگذارد اصولگرایان به وحدت برسند و آتش اختلاف در میان آنها شعلهور شود. پس از پایان مأموریت نیز پیروزمندانه به عرصه سخنگویی دولت بازگشت تا نماد دولت محسوب شود و با گرفتن حکم معاون رئیسجمهوری جایگاهش نیز تقویت شود. ... نگاه تحلیلی و البته بدبینانه به این اتفاق میتواند پرده از اجرای پروژه اسب تروا آن هم از سوی محمود احمدینژاد بردارد! ... بهنظر میرسد حلقه اطرافیان رییسجمهوری دوست دارند با استفاده از رابطه‎‎هایی که الهام در شورای نگهبان دارد، تأیید صلاحیت «ردصلاحیتشده‎‎ها» را بگیرند."

تحلیل 16 دی ماه سایت مذکور با عنوان " رابطه الهام با عزل و نصب‌های دولت!" متنی کاملاً تخریبی است، حتی بی شرمانه با درج این جمله که : "الهام به شدت از افکار و بیانات رئیس خود الهام می‌گیرد" به تمسخر نام فامیلی ایشان نیز  پرداخت و با این کار نشان داد که در راه تخریب چهره ی ایشان، در استفاده از هر ابزاری فروگذار نخواهد نمود.

اگر به سیر و تطور این تخریبها از بالا نگاه بیاندازیم خصوصاً به فاصله ی درج خبرها و تحلیلها و نیز تشدید موج تخریب ایشان به مرور زمان تا کنون، به راحتی می توان به این نکته پی برد که دلیل به راه انداختن این جنگ روانی بر علیه آقای دکتر الهام توسط باند اصولگرایی تنها این احتمال است که چهره ی ایشان هم دارای مقبولیت در میان بخش بزرگی از پایداری ها و نیز حامیان دولت و هم در میان مردم عزیز می باشد و هم چهره ای موجه و متدین و ولایی است که به راحتی در صورت کاندیدا شدن برای انتخابات پیش رو، از فیلتر شورای نگهبان عبور خواهد نمود و با وجود ایشان باند اصولگرائی هیچ شانسی برای تصاحب کرسی دولت بعدی نخواهد داشت و این ترس از تکرار احمدی نژادی دیگر است که لرزه بر اندام باند اصولگرائی انداخته و خواب آنان را همچون اصلاح طلبان و سلطنت طلبان و ... آشفته ساخته است.

منبع:وبلاگ رهبریار


کامران باقری لنکرانی سخنگوی جبهه پایداری در حاشیه مراسم بزرگداشت شهید احمدی‌روشن که صبح امروز برگزار شد، در پاسخ به سؤالی درباره آخرین وضعیت تشکیل شورای فقهی این جبهه گفت: هنوز تشکیل شورای فقهی این جبهه نهایی نشده است و ما می‌خواهیم کار با استحضار علما جلو برود تا از هر گونه انحراف جلوگیری شود.

 
وی در پاسخ به سؤال دیگری درباره عدم حضور الهام در جلسات شورای مرکزی جبهه پایداری و چندین سمت دولتی افزود: ما قبلا گفته‌ایم که جبهه پایداری تصمیم دارد کسانی که عضو شورای مرکزی هستند، در مناصب دولتی حضور نداشته باشند.
 
سخنگوی جبهه پایداری ادامه داد: با توجه به سمت دولتی آقای الهام، عضویت ایشان در جبهه  منتفی می‌شود.
 


غلامحسین الهام، سخنگوی دولت، طی حکمی که آن را اخیراً امضا کرده است؛ "احسان جهاندیده" را به عنوان مشاور سخنگوی هیئت دولت منصوب کرد.
 
الهام در این حکم نوشته است: انتظار دارد با برنامه‌ریزی و تدبیر مناسب و ارائه پیشنهادهای راهگشا در راستای ارتقای هماهنگی دستگاه‌های اجرایی در بخش اطلاع‌رسانی، روابط عمومی و تبلیغات، شرایط بهینه در استفاده حداکثر از توان و ظرفیت کارشناسی و تعامل مؤثر میان مردم، دولت و رسانه‌ها فراهم شده و مطالبات ریاست محترم جمهوری در حکم ریاست شورای اطلاع‌رسانی محقق گردد.
 
سخنگوی دولت در حکم خود به امام زمان(عج) نیز اشاره می‌کند و خطاب به مشاور جدید الانتصاب خود می‌گوید: موفقیت جنابعالی را در تحقق رهنمودهای رهبر معظم انقلاب و اهداف چهارگانه دولت اسلامی تحت توجهات حضرت ولیعصر(عج) از درگاه خداوند متعال خواستارم.
 
جهاندیده از حامیان سوم تیری دولت و قبلاً نیز قائم مقام معاون تشریفات دفتر رئیس جمهور بوده است.

محمد رحمانی 

جبهه پایداری انقلاب اسلامی یا حامیان «گفتمان سوم تیر» را در واقع باید مولود جریانی دانست که شاخص‌ترین چهره آن دکتر محمود احمدی‌نژاد است؛ اعضای جبهه پایداری چه بپذیرند و چه از این حقیقت بگریزند، همواره این جبهه تحت سایه رئیس جمهوری خواهد بود که توده‌های مردم «گفتمان عدالت» را دستاورد وی می‌دانند؛ اصولاً چهره‌های شاخص جبهه پایداری نیز یا نمایندگان حامی دولت به حساب می‌آمدند یا وزرایی بودند که دوران خوشی را با محمود احمدی‌نژاد در خدمتگزاری به مردم طی کردند؛ حتی اگر قائل به تفکیک بین حامیان محمود احمدی‌نژاد با جبهه پایداری به علت اتفاقاتی که فرصت پرداختن و نبش قبر آن نیست باشیم، می‌توان گفتمان کلان واحدی را برای دو مجموعه فوق در نظر گرفت به حدی که می‌توان مثال قطرات آب را برای این دو جریان آورد، آنچنان‌که اگر در اثر عامل خارجی، انرژی به آب وارد شود و موجب تفکیک در ظاهر و حالت فیزیکی و تأثیر بر روی تراکم آن شود، تنها نیاز به شرایط مساعد است تا بخار آب در کنار هم باز هم همان قطرات آب را تشکیل دهند، چراکه نمی‌توان نیروی ربایشی بین مولکولی را انکار کرد.اگر تراکم و شرایط محیطی در کنار جرقه‌ای نیاز است تا بخار متفرق را به اتحاد برساند، همین شرایط می‌تواند مبنای وحدت سیاسیونی شود که اصول واحدی دارند.اگر این گونه به مسئله بنگریم، دیگر نه تنها بازگشت دکتر الهام، مرد مؤثر دولت نهم و البته یکی از مؤسسین جبهه پایداری به آغوش دولت دهم در قامت چهره‌ای تأثیرگذار امری عجیب به حساب نمی‌آید، بلکه امری طبیعی و قطعی نیز محسوب می‌شود. 
اصولاً مگر چهره‌های شاخص و تأثیرگذار جبهه پایداری تا چه حد با دولت اختلاف دارند که بازگشت آنها امری عجیب به حساب آید؟ افرادی که حتی برخی از آنان تا مدت‌ها در دولت دهم نیز همراه رئیس جمهور بودند یا آن که اگر دعوت جدی مطرح باشد، حاضرند بار دیگر به دولت کمک کنند.افرادی همچون محصولی، باقری لنکرانی، سلیمانی، آقاتهرانی و... بسیاری از جوانان 3 تیری که در قامت مدیران و ایدئولوگ‌های جنبش سوم تیر مطرح هستند، حیات سیاسی خود را مدیون رئیس‌جمهورند؛ رئیس‌جمهوری که در مقاطع مختلف نه تنها از یاران خود حمایت کرده بلکه هزینه‌ها درخصوص میدان دادن به افراد کم تجربه را نیز به جان خریده است. 
آیا جبهه پایداری با این مشخصات و البته با در نظر گرفتن سبد آرای مشترک و پشتوانه اجتماعی یکسان می‌تواند همچنان بر طبل افتراق بکوبد؟ 
دل به صد ره می‌رود اما مراد دل یکی است 
راه اگر بسیار باشد، باش، منزل یکی است 
با این شرایط جبهه پایداری چگونه می‌تواند بر روی افرادی مانند دکتر حدادعادل سرمایه‌گذاری کند که رسماً از ائتلاف خود با قالیباف و ولایتی سخن می‌گوید؛ جریانی که ماهیتاً با پایداری‌ها تفاوت گفتمانی دارند و به اعتقاد برخی از تحلیلگران، نزدیکی او به جبهه پایداری هم در جهت تلاش برای ائتلاف پایداری با «1+2» یا حداقل ایجاد شکاف و یارگیری از درون جبهه پایداری است! 
تبعات اصرار جبهه پایداری بر معرفی نامزد مستقل چه می‌تواند باشد؟! امری که تنها موجب شکست آرای گفتمان عدالت، پیشرفت و عقلانیت خواهد شد و نتیجه آن ممکن است موجب به تماشا نشستن پیروزی رقیبی باشد که سال‌ها است برای پیروزی خود دورخیز کرده است. حال این رقیب می‌تواند از اصولگرایانی باشد که به جبهه پایداری و البته دولت به چشم مولود نامشروع خود می‌نگرد و همواره به جای پذیرفتن آن، به دنبال حذف این مولود هست؛ مولود یا هوویی که قدرت جریان سنتی را هدف گرفته و امکان به حاشیه بردن آن را به صورت بالقوه دارا است یا آن که شاهد قدرت گرفتن 2 خردادی‌هایی باشد که به جد آنان را اصحاب فتنه می‌نامند؛ اصحاب فتنه‌ای که این روز‌ها همان اصولگرایان سنتی و تحولخواه برایشان چراغ سبز هم نشان می‌دهند! آیا در این شرایط جبهه پایداری روند زوال خود را رقم نخواهد زد؟ در این شرایط افتراق و ایجاد چالش و دامن زدن به اختلافات در بین حامیان گفتمان عدالت‌محور می‌تواند به سود و ضرر چه جریان‌هایی منتج خواهد شد؟! 
شایسته است مدیران و نخبگان جبهه پایداری ضمن اندیشیدن به فراز‌های فوق به دور از تحجر و در فضایی منطقی به سؤالات زیر پاسخ دهند: 
1. جبهه پایداری منهای احمدی‌نژاد اصولاً چقدر شانس دارد؟ 
2. آیا موفقیت کمرنگ جبهه پایداری در انتخابات مجلس که بدون حضور مستقل حامیان دولت برگزار شد، می‌تواند نویددهنده پیروزی برای جبهه پایداری در انتخابات آتی ریاست جمهوری باشد؟ 
3. جبهه پایداری به تنهایی و بدون یاری حامیان گفتمان عدالت‌محور به رهبری شاخص‌ترین چهره آن در انتخاباتی که تنها یک نفر برنده آن است، می‌تواند در مقابل نماینده «1+2» یا نماینده 2 خردادی‌ها یا نماینده حامیان رئیس جمهور و دولت رقابت کند؟ 
4. پایداری چگونه می‌تواند به افرادی مانند حداد تکیه کند، در حالی که با رقیبان اصلی این جبهه متحد شده است و چگونه می‌تواند از هویت مستقل خود دفاع کند و در مقابل دولتی بایستد که از آن زاده شده و حتی مؤسسین آن و اعضای تأثیرگذار آن شوق بازگشت به آغوش دولت خدمتگزار را دارند؟ 
5. آیا حضور همزمان حامیان گفتمان عدالت و جبهه پایداری به صورت دو جریان مستقل با توجه به این که هر دو از یک سبد رأی واحد بهرمند هستند و دارای پشتوانه اجتماعی یکسانی هستند، به معنی تقویت رقبا و بالا رفتن ریسک شکست نیست؟ 
ناگفته روشن است که بی‌شک از درون جبهه پایداری افرادی خواهند بود که به واسطه انگیزه‌های متفاوت به صورت جد با این ائتلاف مخالفت می‌کنند. افرادی که احساس می‌کنند این ائتلاف به معنی هیچ شدن آنها یا تأثیر سیاسی آنها خواهد شد و با تکیه بر ادبیات دینی و سیاسی، در به چالش کشیدن این ائتلاف تمام توان خود را به‌کار می‌گیرند تا در سایه این اختلاف، به حیات سیاسی خود ادامه دهند. دسته دیگر، افرادی خواهند بود که از درون جبهه پایداری با رقبای این جریان ائتلاف کردند و امیدوارند به موجب این تاکتیک در دولت احتمالی بعدی نقش ایفا کنند. اما دسته آخر را می‌توان ساده‌لوحان سیاست خطاب کرد؛ آنانی که چنان مغلوب فضای رسانه‌ای شدند که از نگاه جزم‌اندیشی با دولت مخالفت می‌کنند. 
این دسته که در اقلیت به سر می‌برند، به واقع سناریوی منحرف بودن تمام دولت، رئیس جمهور و نزدیکان وی را باور کردند و همراهی با این جریان را بر خود حرام می‌دانند! به هر حال تصمیم نهایی یاران دیروز احمدی‌نژاد می‌تواند باز هم منجر به تکرار نوستالژی 27 خرداد و 3 تیر 84 شود، یا آن که پایان تلخ بر روحیه آرمانگرایی آنها باشد. هر چند مطمئنیم تفکر عدالت محور امثال احمدی‌نژاد چون مبتنی بر تفکر اصیل انقلاب و توده‌های مردم می‌باشد با حرکت رو به‌تعالی کشور، روند تکاملی خود را طی خواهد کرد.
منبع:امت حزب الله
رئیس شورای اطلاع رسانی دولت گفت: کسانی که شبهات را ایجاد می کنند، خطاب شان به دولت نیست و می خواهند اساس کل نظام را زیر سوال ببرند که این خیانت به نظام، مردم و تاریخ کشور است.

به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از پایگاه اطلاع رسانی دولت، غلامحسین الهام به مناسبت سالروز نهم دی در جمع روسای مراکز روابط عمومی دستگاه های اجرایی ضمن تبریک این روز حماسی، تصریح کرد: 9 دی فراتر از همه گروه ها و جریان های سیاسی است، همه در این خروش و حماسه حضور داشتند و نشان دادند که معیار را گم نکرده اند.

امروز شاهد تبرئه و تقدیر بازیگران اصلی فتنه 88 هستیم

وی با اشاره به بصیرت ملت ایران در فراز و فرودهای پیش رو، خاطر نشان کرد: در این همه آشفتگی و فتنه، حواس ها به سمت محور اصلی متمرکز است و اگر حساب و حواس برخی پرت است، حساب و حواس ملت کاملا جمع است.

سخنگو و رئیس شورای اطلاع رسانی دولت افزود: در این اتفاقات افراد خودشان را نشان دادند و ثابت کردند هر کس از معیار نظام که عاشورا و سیدالشهدا است جدا شود، بقایی ندارد. به هر حال هر فردی نقشش را در تئاتر زندگی ایفا می کند؛ خودش می رود اما نقشش را در تاریخ چه مثبت و چه منفی ماندگار می کند.

 

الهام اظهار کرد: اگر امروز کسانی بخواهند آدرس غلط بدهند و تاریخ را تحریف و آدم ها را جابجا معرفی کنند راه به جایی نخواهند برد؛ چون نه آنقدر زمان گذشته که فراموش شود و نه موضوع مبهم است.

وی خطاب به کسانی که قصد آدرس غلط دادن به ملت را دارند تاکید کرد: این موضوع آن قدر شفاف است که نمی شود از شفافیت ابهام درست کرد.

سخنگوی دولت افزود: متاسفانه می بینیم کسانی که محور فتنه بودند امروز مورد تبرئه و سپس تقدیر قرار می گیرند و بعد هم دوباره از طریق همین جریان های سیاسی به دنبال دوربرگردان می گردند تا برگردند و این همان سیاسی بازی هایی است که نهم دی به آن پایان داد.

سخنگو و رئیس شورای اطلاع رسانی دولت تاکید کرد: کسانی که بخواهند از چهره بازیگران اصلی فتنه غبارزدایی کنند و آنان را مجدد احیا نمایند، به همان دامی گرفتار می شوند که بازیگران فتنه به آن گرفتار شدند و به یقین از حافظه ملت پاک نخواهد شد و این ملت از هر چه بگذرد از اهانت به اباعبدالله الحسین(ع) نخواهد گذشت.

الهام گفت: 9 دی نشان داد که انقلاب، ملت و جامعه ما حسینی است و پیوندش با آرمان های عاشورا ناگسستنی است و نشان داد عاشورا معیار سنجش همه گروه های سیاسی است و این مسیر ولایت حسینی، مسیر استمرار حرکت، صحت و حقانیت راه کسانی است که بخواهند در عرصه مدیریت سیاسی، اجتماعی و فرهنگی این کشور نقش آفرینی کنند.

وی افزود: 9 دی نشان داد مردم همه را با این سنجه ارزیابی می کنند و هر گروه سیاسی اگر نتواند نسبتش را با عاشورا یعنی با مبنای فکری، اعتقادی، دینی و اسلامی تعریف کند حتما در هر جا و با هر وضعیتی که باشد سقوط خواهد کرد و از هر تاثیرگذاری در جامعه ما که کاملا اسلامی است کنار گذاشته خواهد شد.

این عضو کابینه اظهار کرد: آرمان های نبوی و اسلامی از اباعبدالله الحسین (ع) تجلی پیدا کرده و استمرار پیدا می کند. پیامبر اکرم (ص) فرمودند” حسین از من است و من از حسین(ع) و این بدان معناست که آرمان های بلند دینی و اسلامی ما در عدالت خواهی، ارتقا و کمال مادی و معنوی جامعه در همین مسیر تجلی پیدا خواهد کرد”.

وی افزود: گروه های سیاسی در معادلات سیاسی اشتباه نکنند. حکومت دینی است و در حکومت دینی هر کس غیر دینی عمل کند، خود او محو خواهد شد و از بین خواهد رفت و این لطف و منت خداست. مصادف شدن 15 خرداد و 9 دی با ماه محرم نشان می دهد که این پیوند با انقلاب، پیوند ریشه‌ای است و باید ریشه‌های 9 دی را دقیق تر بشناسیم کما اینکه امام(ره) فرمودند: ریشه های 15 خرداد را باید دقیق شناخت.

الهام تصریح کرد: همانطور که مقام عظمای ولایت فرمودند 9 دی یک روز تاریخی و ماندگار و تعیین کننده در تاریخ انقلاب ما خواهد بود. همچنین گرامی می داریم یاد همه شهیدانی که برای مقابله با فتنه 88 در خون شان غلطیدند و امیدواریم با این هوشمندی از مسیر صحیح برنگردیم ولو اینکه بازیگردان آن، چهره ها و گروه های سیاسی و شاخص باشند و انشاءالله دچار اشتباهی نخواهیم شد.

رئیس شورای اطلاع رسانی دولت در ادامه اظهار داشت: روزی که دولت نهم پایان می پذیرفت از من سوال می‌شد که شما در دولت می‌مانید یا می‌روید؟ گفتم چه در دولت و چه در بیرون دولت با دولت می‌مانم. چون این دولت را دولت برآمده از آرمان های انقلاب اسلامی می‌دانستم. دولتی که مقام معظم رهبری به صراحت فرمودند که اگر پیروز هم نمی شد، صرف همین که شعارهای انقلاب اسلامی را احیا کرده است خود پیروزی و موفقیت است و نباید فراموش کنیم که از چه شرایطی عبور و گذر کردیم، شرایطی که رهبر معظم انقلاب اسلامی حفظ این شعارها را هم توفیق دانستند. بحمدالله امروز از شعار فراتر رفته و بسیاری از این آرمان ها در عرصه عدالت به تحقق و باروری نشسته است.

الهام در ادامه یادآور شد: شرایط به گونه ای بود که باید دوباره به بازسازی این نگاه و تفکر می‌پرداختیم که این اتفاق به فضل خدا و با هوشمندی و بصیرت و حمایت ملت واقع شد. در هر مسیر حرکتی نوسانات، ضعف ها و مشکلاتی هست اما مهم این است که جهت گیری نباید گم شود و در تلاش های خالصانه در این جهت نباید دچار آسیب شد.

شاخصه اصلی دولت

سخنگوی دولت تصریح کرد: بعضی ها این دولت را گویی با سنجه عصمت می خواهند ارزیابی کنند؛ اما این دولت دولتی برآمده از دل ملت، بی اتکا به گروه سیاسی، بی وابستگی به احزاب سازمان یافته قبلی است و می خواهد از ظرفیت ملت آزادانه استفاده کند. طبیعی است که مسائل و مشکلات خاص خودش را داشته باشد که ناشی از این پدیده عدم وابستگی و عدم تعهد به گروه ها و افراد و احزاب و جمعیت ها باشد.

وی در ادامه خاطر نشان کرد: اما ما خودمان هم به این حرکت جفا کردیم؛ زیرا حق مطلب را درباره دولت نهم و دهم ادا نکردیم و در سیل انتقادها و فشارها و تحریف ها و بسیاری از مسائل دیگر نتوانستیم چهره شفاف و واقعی از کارکرد و عملکرد این دو دوره که به انتهای آن نزدیک می شویم، عرضه کنیم. همه ما مقصر هستیم و باید خودمان را در مقیاس نقد و انتقاد ارزیابی کنیم.

تلاش برای ناکارآمد جلوه دادن دولت، جفا در حق نظام و تاریخ کشور است

رئیس شورای اطلاع رسانی دولت در ادامه خطاب به روابط عمومی های دستگاه های اجرایی اظهار داشت: باید تلاش کنیم در این چند ماه باقی مانده از دولت دهم، از این مسیر با موفقیت عبور کنیم زیرا این بخشی از تاریخ کشور است که نباید در حق نظام جفا کنیم. به هر حال این دولت در درون نظام و برآمده از نظام و انقلاب است و اگر بخواهیم حذف و یا تحریفش کنیم و آن را ناکارآمد نشان دهیم، این خود جفای به تاریخ این کشور و جفا در حق کسانی خواهد بود که فتنه 88 را خاموش کرده اند؛ یعنی ملت بزرگ ایران.

الهام ادامه داد: کسانی که این شبهات را ایجاد می کنند، خطاب شان به دولت نیست و می خواهند اساس کل نظام را زیر سوال ببرند که این خیانت به نظام، مردم و تاریخ کشور است. ما باید جلوی خیانت را با اطلاع رسانی، شفاف سازی و با گزارش ها و اطلاعات عالمانه، واقع گرایانه، صادقانه و امیدبخش بگیریم.

شک و تردید، بزرگ ترین مانع موفقیت در عرصه اطلاع رسانی

سخنگوی دولت در ادامه یادآور شد: کسی که خود را قانع نکرده است، نمی تواند جامعه و دیگران را قانع کند. نمی تواند دیگران را به صحت راهش مجاب کند. روابط عمومی جای کسانی است که باورمندانه حرکت می کنند و چون باورمند هستند، می توانند شیوه های ارائه این باور را عرضه کنند.

وی افزود: دولت نهم و دهم در این عرصه ویژگی های خاص خودش را داشته است و باید در فرصت باقی مانده که شیب انتقادات مسیر انصاف را اگر طی می کرده است، الان طی نخواهد کرد و آتش کینه های سیاسی، واقعیت های خدمت را پنهان خواهد کرد، در این عرصه جانبازی کنیم و خالصانه در میدان آمده و با صدق و درستی که مهم ترین ظرفیت ما برای گفت وگو و تعامل با مردم است، عمل کنیم.

صداقت مهم ترین ظرفیت ما برای گفت وگو و تعامل با مردم است

رئیس شورای اطلاع رسانی دولت در ادامه تصریح کرد: من موج نقدهای یک سویه از دولت را هر روز شاهدم و این مسیر، مسیری است که می خواهند بقبولانند یک اشتباه صورت گرفته است؛ همه چیز و از جمله نهم دی یک اشتباه بوده است. اینها می خواهند مسیر را برگردانند. در این زمینه هم ما باید به مسئولیت خودمان عمل کنیم. مسئولیت ما حضور در صحنه، گزارش های واقع بینانه و درست و پاسخ عالمانه و منطقی به اطلاعات و یا تحلیل های نادرست و یا تحلیل های ناقصی است که عرضه می شود.

الهام خاطر نشان کرد: البته اگر اشکالی هم هست، پذیرفتن آن هیچ منعی ندارد. بسیاری از جاها بر اثر اطلاعات ناقص و یا اطلاعات تحریف شده و در برخی از جاها به صورت هدفدار و جهت دار با کارکرد دولت برخورد می شود.

مسئولیت روابط عمومی ها ارائه گزارش های واقع بینانه از عملکرد دولت است

وی در ادامه با استقبال از پیشنهاد تدوین کتاب دولت نهم و دهم گفت: به نظر من قطعا باید این جز برنامه های کارگروه های روابط عمومی باشد و به جد به آن بپردازند، گام اول در این فرصت یک ماهه دهه فجر است و باید مانند برگزاری نمایشگاه برای عملکرد دولت در بخش قانون اساسی، برای ارائه فعالیت های دولت در حوزه طرح هدفمندی، صنعت، خدمات فرهنگی، امنیت و غیره نیز نمایشگاه دستاوردها برپا شود.

سخنگوی دولت تصریح کرد: من امروز دیدگاهم این نیست که اطلاع رسانی و سخنگویی تنها مختص جلسات و مصاحبه های مطبوعاتی باشد که به نوعی کشتی گیری سیاسی است. ما باید اطلاع رسانی را به صورت عالمانه، نهادینه و تثبیت کنیم و این کار را جمعی انجام دهیم. اطلاع رسانی و سخنگویی هفته ای یک بار کافی نیست بلکه این یک کار جمعی و گروهی است که باید روش هایمان را به هم نزدیک و اصلاح کنیم.


دکتر احمدی نژاد در حکمی غلامحسین الهام را به عنوان نماینده رییس جمهور در شورای نظارت بر سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران منصوب کرد و در نامه جداگانه ای از تلاش های ارزشمند علی اکبر جوانفکر در دوران تصدی این مسئولیت تشکر و قدردانی نمود.

متن حکم رییس دولت بدین شرح است؛

بسم الله الرحمن الرحیم

جناب آقای دکتر غلامحسین الهام

سلام علیکم

به استناد اصل 175 قانون اساسی و در اجرای بند 1 ماده 2 قانون نحوه اجرای اصل مزبور ،جناب عالی را که از تجارب ارزنده در امور رسانه ای برخوردار هستید به عنوان« نماینده رییس جمهور در شورای نظارت بر سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران» منصوب می نمایم .

انتظار دارد با اعمال نظارت شایسته بر برنامه ها ی رسانه ملی ،مدیریت سازمان صدا و سیما را در جهت ترویج و تحکیم مبانی دینی ،اخلاقی و هویت ملی و نیز تبیین گفتمان دولت اسلامی یاری دهید و روند امور و تحلیل محتوایی برنامه های رسانه ملی را به طور نوبه ای به اینجانب گزارش نمایید.

تداوم توفیقات شما را در ظل عنایات حضرت ولی عصر (عج) از خداوند متعال مسئلت دارم .

محمود احمدی نژاد


پایگاه اطلاع رسانی دولت،رئیس شورای اطلاع رسانی دولت با بیان اینکه باید تلاش کنیم که در چند ماه باقی مانده از دولت دهم، از این مسیر با موفقیت عبور کنیم زیرا این بخشی از تاریخ کشور است گفت:نباید در حق نظام جفا کنیم، به هر حال این دولت در درون نظام و بر آمده از نظام و انقلاب است و اگر بخواهیم حذف و یا تحریفش کنیم و آن را ناکارآمد نشان دهیم، این خود جفای به تاریخ این کشور و جفا در حق کسانی خواهد بود که فتنه 88 را خاموش کردند یعنی ملت بزرگ ایران.

غلامحسین الهام به مناسبت سالروز نهم دی در جمع روسای مراکز روابط عمومی دستگاه های اجرایی ضمن تبریک این روز حماسی، تصریح کرد: 9 دی فراتر از همه گروه ها و جریان های سیاسی است، همه در این خروش و حماسه حضور داشتند و نشان دادند که معیار را گم نکرده اند.

امروز شاهد تبرئه و تقدیر بازیگران اصلی فتنه 88 هستیم

وی با اشاره به بصیرت ملت ایران در فراز و فرودهای پیش رو، خاطر نشان کرد: در این همه آشفتگی و فتنه، حواس ها به سمت محور اصلی متمرکز است و اگر حساب و حواس برخی پرت است، حساب و حواس ملت کاملا جمع است.

سخنگو و رئیس شورای اطلاع رسانی دولت افزود: در این اتفاقات افراد خودشان را نشان دادند و ثابت کردند هر کس از معیار نظام که عاشورا و سیدالشهدا است جدا شود، بقایی ندارد. به هر حال هر فردی نقشش را در تئاتر زندگی ایفا می کند؛ خودش می رود اما نقشش را در تاریخ چه مثبت و چه منفی ماندگار می کند.

الهام اظهار کرد: اگر امروز کسانی بخواهند آدرس غلط بدهند و تاریخ را تحریف و آدم ها را جابجا معرفی کنند راه به جایی نخواهند برد؛ چون نه آنقدر زمان گذشته که فراموش شود و نه موضوع مبهم است.

وی خطاب به کسانی که قصد آدرس غلط دادن به ملت را دارند تاکید کرد: این موضوع آن قدر شفاف است که نمی شود از شفافیت ابهام درست کرد.

سخنگوی دولت افزود: متاسفانه می بینیم کسانی که محور فتنه بودند امروز مورد تبرئه و سپس تقدیر قرار می گیرند و بعد هم دوباره از طریق همین جریان های سیاسی به دنبال دوربرگردان می گردند تا برگردند و این همان سیاسی بازی هایی است که نهم دی به آن پایان داد.

سخنگو و رئیس شورای اطلاع رسانی دولت تاکید کرد: کسانی که بخواهند از چهره بازیگران اصلی فتنه غبارزدایی کنند و آنان را مجدد احیا نمایند، به همان دامی گرفتار می شوند که بازیگران فتنه به آن گرفتار شدند و به یقین از حافظه ملت پاک نخواهد شد و این ملت از هر چه بگذرد از اهانت به اباعبدالله الحسین(ع) نخواهد گذشت.

الهام گفت: 9 دی نشان داد که انقلاب، ملت و جامعه ما حسینی است و پیوندش با آرمان های عاشورا ناگسستنی است و نشان داد عاشورا معیار سنجش همه گروه های سیاسی است و این مسیر ولایت حسینی، مسیر استمرار حرکت، صحت و حقانیت راه کسانی است که بخواهند در عرصه مدیریت سیاسی، اجتماعی و فرهنگی این کشور نقش آفرینی کنند.

وی افزود: 9 دی نشان داد مردم همه را با این سنجه ارزیابی می کنند و هر گروه سیاسی اگر نتواند نسبتش را با عاشورا یعنی با مبنای فکری، اعتقادی، دینی و اسلامی تعریف کند حتما در هر جا و با هر وضعیتی که باشد سقوط خواهد کرد و از هر تاثیرگذاری در جامعه ما که کاملا اسلامی است کنار گذاشته خواهد شد.

این عضو کابینه اظهار کرد: آرمان های نبوی و اسلامی از اباعبدالله الحسین (ع) تجلی پیدا کرده و استمرار پیدا می کند. پیامبر اکرم (ص) فرمودند: حسین از من است و من از حسین(ع) و این بدان معناست که آرمان های بلند دینی و اسلامی ما در عدالت خواهی، ارتقا و کمال مادی و معنوی جامعه در همین مسیر تجلی پیدا خواهد کرد.

وی افزود: گروه های سیاسی در معادلات سیاسی اشتباه نکنند. حکومت دینی است و در حکومت دینی هر کس غیر دینی عمل کند، خود او محو خواهد شد و از بین خواهد رفت و این لطف و منت خداست. مصادف شدن 15 خرداد و 9 دی با ماه محرم نشان می دهد که این پیوند با انقلاب، پیوند ریشه‌ای است و باید ریشه‌های 9 دی را دقیق تر بشناسیم کما اینکه امام(ره) فرمودند: ریشه های 15 خرداد را باید دقیق شناخت.

الهام تصریح کرد: همانطور که مقام عظمای ولایت فرمودند 9 دی یک روز تاریخی و ماندگار و تعیین کننده در تاریخ انقلاب ما خواهد بود. همچنین گرامی می داریم یاد همه شهیدانی که برای مقابله با فتنه 88 در خون شان غلطیدند و امیدواریم با این هوشمندی از مسیر صحیح برنگردیم ولو اینکه بازیگردان آن، چهره ها و گروه های سیاسی و شاخص باشند و انشاءالله دچار اشتباهی نخواهیم شد.

رئیس شورای اطلاع رسانی دولت در ادامه اظهار داشت: روزی که دولت نهم پایان می پذیرفت از من سوال می‌شد که شما در دولت می‌مانید یا می‌روید؟ گفتم چه در دولت و چه در بیرون دولت با دولت می‌مانم. چون این دولت را دولت برآمده از آرمان های انقلاب اسلامی می‌دانستم. دولتی که مقام معظم رهبری به صراحت فرمودند که اگر پیروز هم نمی شد، صرف همین که شعارهای انقلاب اسلامی را احیا کرده است خود پیروزی و موفقیت است و نباید فراموش کنیم که از چه شرایطی عبور و گذر کردیم، شرایطی که رهبر معظم انقلاب اسلامی حفظ این شعارها را هم توفیق دانستند. بحمدالله امروز از شعار فراتر رفته و بسیاری از این آرمان ها در عرصه عدالت به تحقق و باروری نشسته است.

الهام در ادامه یادآور شد: شرایط به گونه ای بود که باید دوباره به بازسازی این نگاه و تفکر می‌پرداختیم که این اتفاق به فضل خدا و با هوشمندی و بصیرت و حمایت ملت واقع شد. در هر مسیر حرکتی نوسانات، ضعف ها و مشکلاتی هست اما مهم این است که جهت گیری نباید گم شود و در تلاش های خالصانه در این جهت نباید دچار آسیب شد.

عدم وابستگی و عدم تعهد به گروه ها و افراد و احزاب؛ شاخصه اصلی دولت خدمتگزار

سخنگوی دولت تصریح کرد: بعضی ها این دولت را گویی با سنجه عصمت می خواهند ارزیابی کنند؛ اما این دولت دولتی برآمده از دل ملت، بی اتکا به گروه سیاسی، بی وابستگی به احزاب سازمان یافته قبلی است و می خواهد از ظرفیت ملت آزادانه استفاده کند. طبیعی است که مسائل و مشکلات خاص خودش را داشته باشد که ناشی از این پدیده عدم وابستگی و عدم تعهد به گروه ها و افراد و احزاب و جمعیت ها باشد.

وی در ادامه خاطر نشان کرد: اما ما خودمان هم به این حرکت جفا کردیم؛ زیرا حق مطلب را درباره دولت نهم و دهم ادا نکردیم و در سیل انتقادها و فشارها و تحریف ها و بسیاری از مسائل دیگر نتوانستیم چهره شفاف و واقعی از کارکرد و عملکرد این دو دوره که به انتهای آن نزدیک می شویم، عرضه کنیم. همه ما مقصر هستیم و باید خودمان را در مقیاس نقد و انتقاد ارزیابی کنیم.

تلاش برای ناکارآمد جلوه دادن دولت، جفا در حق نظام و تاریخ کشور است

رئیس شورای اطلاع رسانی دولت در ادامه خطاب به روابط عمومی های دستگاه های اجرایی اظهار داشت: باید تلاش کنیم در این چند ماه باقی مانده از دولت دهم، از این مسیر با موفقیت عبور کنیم زیرا این بخشی از تاریخ کشور است که نباید در حق نظام جفا کنیم. به هر حال این دولت در درون نظام و برآمده از نظام و انقلاب است و اگر بخواهیم حذف و یا تحریفش کنیم و آن را ناکارآمد نشان دهیم، این خود جفای به تاریخ این کشور و جفا در حق کسانی خواهد بود که فتنه 88 را خاموش کرده اند؛ یعنی ملت بزرگ ایران.

الهام ادامه داد: کسانی که این شبهات را ایجاد می کنند، خطاب شان به دولت نیست و می خواهند اساس کل نظام را زیر سوال ببرند که این خیانت به نظام، مردم و تاریخ کشور است. ما باید جلوی خیانت را با اطلاع رسانی، شفاف سازی و با گزارش ها و اطلاعات عالمانه، واقع گرایانه، صادقانه و امیدبخش بگیریم.

شک و تردید، بزرگ ترین مانع موفقیت در عرصه اطلاع رسانی

سخنگوی دولت در ادامه یادآور شد: کسی که خود را قانع نکرده است، نمی تواند جامعه و دیگران را قانع کند. نمی تواند دیگران را به صحت راهش مجاب کند. روابط عمومی جای کسانی است که باورمندانه حرکت می کنند و چون باورمند هستند، می توانند شیوه های ارائه این باور را عرضه کنند.

وی افزود: دولت نهم و دهم در این عرصه ویژگی های خاص خودش را داشته است و باید در فرصت باقی مانده که شیب انتقادات مسیر انصاف را اگر طی می کرده است، الان طی نخواهد کرد و آتش کینه های سیاسی، واقعیت های خدمت را پنهان خواهد کرد، در این عرصه جانبازی کنیم و خالصانه در میدان آمده و با صدق و درستی که مهم ترین ظرفیت ما برای گفت وگو و تعامل با مردم است، عمل کنیم.

صداقت مهم ترین ظرفیت ما برای گفت وگو و تعامل با مردم است

رئیس شورای اطلاع رسانی دولت در ادامه تصریح کرد: من موج نقدهای یک سویه از دولت را هر روز شاهدم و این مسیر، مسیری است که می خواهند بقبولانند یک اشتباه صورت گرفته است؛ همه چیز و از جمله نهم دی یک اشتباه بوده است. اینها می خواهند مسیر را برگردانند. در این زمینه هم ما باید به مسئولیت خودمان عمل کنیم. مسئولیت ما حضور در صحنه، گزارش های واقع بینانه و درست و پاسخ عالمانه و منطقی به اطلاعات و یا تحلیل های نادرست و یا تحلیل های ناقصی است که عرضه می شود.

الهام خاطر نشان کرد: البته اگر اشکالی هم هست، پذیرفتن آن هیچ منعی ندارد. بسیاری از جاها بر اثر اطلاعات ناقص و یا اطلاعات تحریف شده و در برخی از جاها به صورت هدفدار و جهت دار با کارکرد دولت برخورد می شود.

مسئولیت روابط عمومی ها ارائه گزارش های واقع بینانه از عملکرد دولت است

وی در ادامه با استقبال از پیشنهاد تدوین کتاب دولت نهم و دهم گفت: به نظر من قطعا باید این جز برنامه های کارگروه های روابط عمومی باشد و به جد به آن بپردازند، گام اول در این فرصت یک ماهه دهه فجر است و باید مانند برگزاری نمایشگاه برای عملکرد دولت در بخش قانون اساسی، برای ارائه فعالیت های دولت در حوزه طرح هدفمندی، صنعت، خدمات فرهنگی، امنیت و غیره نیز نمایشگاه دستاوردها برپا شود.

سخنگوی دولت تصریح کرد: من امروز دیدگاهم این نیست که اطلاع رسانی و سخنگویی تنها مختص جلسات و مصاحبه های مطبوعاتی باشد که به نوعی کشتی گیری سیاسی است. ما باید اطلاع رسانی را به صورت عالمانه، نهادینه و تثبیت کنیم و این کار را جمعی انجام دهیم. اطلاع رسانی و سخنگویی هفته ای یک بار کافی نیست بلکه این یک کار جمعی و گروهی است که باید روش هایمان را به هم نزدیک و اصلاح کنیم.


در انتخابات سال ۸۸، شما در عین حال که عضو شورای نگهبان بودید، در همایش تبلیغاتی آقای احمدی‌نژاد در مصلی سخنرانی کردید. همین موضوع اعتراضاتی را به دنبال داشت که هنوز هم بعضا به آن اشاره می‌شود. بد نیست ابتدا درباره علت حضور خود در آن همایش توضیح دهید.
لازم است برای بار هزارم به این شبهه پاسخ دهم! مگر تأثیر این شبهه در مسئله انتخابات چقدر است؟ من چندین بار به این سؤال جواب داده‌ام. بحث بر سر این است که من سخنگوی دولت و سخنگوی آقای احمدی‌نژاد بودم. چه چیزی می‌توانست مرا از فعالیت سخنگویی منع کند؟ چه منع قانونی‌ای وجود داشت که سخنگوی دولت نتواند نظر رئیس‌جمهور را در مورد موضوعی که فوق‌العاده هم اهمیت داشته است، به اطلاع مردم برساند؟ و آن موضوع امکان حضور در جلسه مصلی می‌تواند باشد. بنابراین به این مسئله باید پاسخ داده شود که اگر سخنگو بودن من اشکال داشته است، باید از اول مانع می‌شدند، درحالی که مجلس قانونی را گذارده بود که عضویت دولت یا شورای نگهبان یا هر قوه دیگری ممنوع است، این موضوع مورد تأیید شورای نگهبان قرار نگرفته و به مجلس برگردانده شده بود و مجلس هم آن را به مجمع فرستاد. مجمع فرصت مناسبی برای تصویب این قانون داشت. در آن مقطع تصویب می‌کردند و در آن صورت یا من عضو شورای نگهبان یا عضو دولت نبودم و دیگر جای شائبه‌ای نبود، مجمع تشخیص مصلحت به‌طور فوق‌العاده بعد از اعلام نتیجه انتخابات این قانون را تصویب کرد و برایش هیچ مانعی نداشت که قبل از انتخابات هم این قانون را تصویب کند. بنابراین بنده دو حیثیت داشتم و حیثیت غالب و مؤثر من حیثیت دولتی بود، من در بحث انتخابات، در مقوله شورای نگهبان دخالت مؤثری نداشتم و فعالیتی هم در هیئت نظارت شورای نگهبان نداشتم. موضوعی که در انتخابات در آن مطرح می‌شد و وضعیت انتخابات کاملاً روشن بود. ثانیاً بنده مکرر گفته‌ام که آن جلسه، یک جلسه اضطراری بود و من اصلاً نه برنامه‌ای برای صحبت داشتم و نه برای صحبت در آن جلسه. جلسه‌ای فوق‌العاده و با ازدحام و بسیار شلوغ بود. خود من شاهد بودم که بسیاری از افراد برای رسیدن به جلسه مصلی، چندین کیلومتر پیاده‌روی کرده بودند، چون راه دسترسی با ماشین وجود نداشت. خود آقای احمدی‌نژاد به علت ازدحام نتوانست به این جلسه برسد و نرسیده به آن جلسه برگشته بود. خود من داشتم زیر دست و پا له می‌شدم. عینکم شکست و قدرت دیدم بسیار کم شد. فردی که همراه من بود بیهوش شد و بعد هم او را گم کردم و خودم را هم مردم روی دست و دوش به مصلی رساندند. در آنجا به من گفتند آقای احمدی‌نژاد هنوز نرسیده‌اند و جز من کسی آنجا نبود که مورد وثوق باشد و جنبه رسمی هم داشته باشد و بتواند این خبر را به مردم برساند که اگر این‌طور نمی‌شد، معلوم نبود در آنجا با آن ازدحام جمعیت چه اتفاقاتی می‌افتاد. سیل جمعیت و سیل شبهات بود و من نگران بودم که افرادی در اثر این ازدحام و اتفاقات دیگر زیر دست و پا بمانند یا حادثه‌ای به وجود بیاید، لذا برای جلوگیری از آسیب‌های احتمالی بعدی صحبت و از حضور مردم در انتخابات تشکر کردم و گفتم به علت ازدحام جمعیت، آقای رئیس‌جمهور نتوانستند بیایند.

یعنی اگر اضطرار نبود، شما نمی‌رفتید؟

قطعاً نمی‌رفتم، چون من به دلیل احتیاط، خودم در هیچ‌یک از فعالیت‌های انتخاباتی مداخله‌ای نمی‌کردم و در آنجا هم که به عنوان فردی حاضر در صحنه بودم، اصلاً به جایگاه نرفتم. اگر بنا داشتم، سخنرانی کنم که از اول به جایگاه می‌رفتم. من رفتم که شاهد حضور و نوع رفتار و فعالیت‌های انتخاباتی باشم، یعنی می‌خواستم تبلیغات انتخاباتی کاندیداها و حضور مردم و دیدگاه‌هایشان را از نزدیک مشاهده کنم و لذا حضور پیدا کردم و آن صحبت من واقعاً اضطراری و ضروری بود. الان هم اگر باز عضو شورای نگهبان باشم و چنین وضعیتی پیش بیاید و بتوانم جلوی حوادثی را بگیرم، حتماً این کار را می‌کنم. در کلان قضیه احتیاطاً این کار نباید انجام می‌شد، ولی اضطراراً این کار انجام شد و هیچ تأثیری هم روی انتخابات نداشت.

یکی از مواردی که از طرف آقای موسوی و طرفدارانش با عنوان بحث تخلف قبل از انتخابات عنوان می‌شد، معطوف به اقدامات خدماتی دولت ‌مثل توزیع سهام عدالت و سفرهای استانی بود و این موضوع را استفاده از امکانات دولتی برای تبلیغات مطرح می‌کردند. با توجه به اینکه شما سخنگوی دولت بودید، ارزیابی شما از این ادعا چیست؟
این سخن مبتنی بر یک تئوری است که اگر آن را بپذیریم، فاجعه‌ای است در کشور و آن تئوری این است: «نباید خدمت کرد، چون محبوب می‌شوی و بعد رأی می‌آوری، لذا خدمت به مردم گناه است!» این چکیده اشکالاتی است که در باب تخلفات قبل از انتخابات گفته می‌شود که سهام عدالت، مسکن مهر، سفرهای استانی و ده‌ها برنامه دیگری که دولت انجام داد و...

و توزیع سیب‌زمینی!
و آخرش هم توزیع سیب‌زمینی که مسخره‌ترین مسائلی است که مطرح کردند و خنده‌آور و حتی چندش‌آور است و اهانتی بزرگ‌تر از این به یک ملت ندیدم که اینها مدعی طرفداری از آنها هستند، آن هم ملتی که در دنیا از نظر پایبندی به اصول و ارزش‌ها و پایمردی‌ در راه حفظ آنها، سرآمد هستند و آن وقت عده‌ای بگویند که تصمیمات سیاسی چنین ملتی بر اساس سیب‌زمینی است! انسان این درد و فاجعه را از تحلیل کسانی که مدعی حمایت از این ملت‌اند و در واقع خودشان را نماینده، مظهر و نماد این ملت بزرگ می‌دانند و معتقدند رأی آورده‌اند، به کجا ببرد. این تحلیل اینها از این ملت بزرگ است، یعنی مردم رأی داده‌اند، اما رأیشان به خاطر یک سیب‌زمینی بوده است. واقعاً شرم‌آور نیست که نگاه، شناخت و تحلیل انسان از یک ملت بزرگ، این مقدار مبتذل و سخیف باشد؟ به نظر من اقداماتی که اینها در مورد آنها شبهه ایجاد می‌کنند، اقداماتی بود که دولت در یک فرآیند چهار ساله انجام داده بود. در جشن تقسیم سهام عدالت و در آذربایجان غربی، خود من دو سال قبل از انتخابات شرکت کرده بودم و این یک بحث جاری در کشور بود و تصمیمات آن از سال ۸۴ آغاز و برنامه‌ریزی شده بود. سهام در جاهایی پرداخت شده بود و در جاهایی پیگیری می‌شد، در جاهایی هم اشکال وجود داشت که چرا پرداخت نشده است و این روندی بود که برای رفع اشکالات و اجرای آن طی آن چهار سال ادامه داشت و جزو برنامه‌های اساسی و برنامه‌ریزی شده دولت بود و البته برای احمدی‌نژاد محبوبیت آورد و مورد اقبال مردم قرار گرفت. حالا شما می‌گویید به مردم خدمت نکنید تا محبوب نشوید. تِز وحشتناکی است.

برگردیم به وقایع بعد از انتخابات. عده‌ای می‌گفتند اگر آقای احمدی‌نژاد روز ۲۴ خرداد به میدان ولیعصر نمی‌رفت و جشن پیروزی نمی‌گرفت و به تعبیر آنها اردوکشی خیابانی نمی‌کرد، بسیاری از اتفاقات بعد از آن روی نمی‌داد؛ چراکه این جشن موجب شد تا احساسات شکست‌خورده‌ها تحریک شود. با توجه به تجربیاتی که دارید، آیا چنین چیزی قبلاً سابقه داشته که رئیس‌جمهور منتخب جشن شادی برگزار کند و اصولاً این کار آقای احمدی‌نژاد بر چه مبنایی انجام شد؟
آیا اتفاقاتی که در روز شنبه(۲۳ خرداد) افتاد ناشی از قضایای روز یک‌شنبه (۲۴ خرداد) بود؟ اتفاقاتی که بعد از انتخابات افتاد در روز شنبه بود که در بعضی جاها سطل‌های زباله را آتش زدند و آشوب را آغاز کردند. از بعدازظهر شنبه، یعنی روزی که نتیجه انتخابات اعلام شد، این رفتار صورت گرفت. من به رفتارهای تحریک‌آمیز قبل از آن اشاره نمی‌کنم. چه کسی روزی که داشت رأی می‌داد، گفت اگر فلان کس از صندوق درنیامد، تقلب شده است و به خیابان‌ها بریزید؟ هنوز جلسه روز یک‌شنبه برگزار نشده و موقع رأی‌گیری بود. چه کسی در ساعات آخر رأی‌گیری و درحالی که هنوز رأی‌گیری پایان نیافته بود ـ‌حداقل در تهران این‌طور بودـ و هنوز رأی‌گیری در جریان بود، چه رسد به آغاز شمارش آرا، کنفرانس مطبوعاتی گذاشت و اعلام کرد که برنده انتخابات است و غیر از او، معنایش تقلب در انتخابات است. اعلام پیروزی در انتخابات قبل از اعلام آرا و نه اعلام آرا، قبل از شمارش آرا و قبل از پایان رأی‌گیری به وسیله چه کسانی صورت گرفت و نقش آن در این آشوب‌ها چه بود؟ آیا آقای احمدی‌نژاد در جلسه یک‌شنبه این بحث خس و خاشاک را در میتینگ میدان ولیعصر اعلام کردند یا در مصاحبه‌ای که از ایشان پرسیدند عده‌ای دارند شهر را به آشوب می‌کشند یعنی اوباشی که مشغول خرابکاری هستند. گفتند اینها اهمیتی ندارند، جمع می‌شوند و در برابر اراده یک ملت بزرگ خس و خاشاکی بیش نیستند. آنها چه کسانی بودند؟ کسانی که در اجتماع روز دوشنبه شرکت کردند؟ یا اوباشی که از روز شنبه مبادرت به تخریب و آتش سوزی و ایجاد فتنه در کشور کردند؟ آیا آن آشوب‌ها مورد تأییدند؟ آیا آنها را باید مورد حمایت گروه‌های سیاسی قرار داد؟ پس اساساً میتینگ‌ روز یک‌شنبه ارتباطی به این قضایا نداشت. اما این سابقه دارد. به هر حال انتخابات ۸۸ در شرایط خاصی برگزار شد و کارناوال شادی از بعد از دوم خرداد باب شد. قبل از آن زمینه‌ای نبود و بعد به عنوان دوم خرداد و سالگرد دوم خرداد و از اینگونه مقوله‌ها، این نوع برنامه‌ها و رفتارهای خیابانی صورت می‌گرفت، ولی به نظر من این موضوع ناشی از این نیست و این طبیعت انتخابات است که عده‌ای نامزد مورد نظرشان برنده می‌شود و دوست دارند شادی کنند و در حد مربوط به انتخابات مورد قبول و طبیعی است.

در سال ۸۴ هم بعد از پیروزی آقای احمدی‌نژاد حامیانی دوست داشتند که پیروزی و نشاط ناشی از موفقیتشان را نشان بدهند، اما به دلیل مصالحی، بزرگانی فرمودند که کاری انجام نشود و نشد، اما این نشاط وجود داشت، ولی مصلحت نبود، فرمودند و نشد.
ولی روز یک‌شنبه به دنبال مسائلی که کلید خورد، آن گردهمایی پیش آمد و کسانی که در آنجا بودند، جشن گرفتند و اتفاقاً آن روز آقای احمدی‌نژاد به رقابت‌ها و گفت‌وگوهای انتخاباتی پایان داد. شال سبزی را به دوش انداخت و گفت دیگر این تفکیک وجود ندارد و این شال هم نمادی از احترام و سیادت در کشور و متعلق به همه است و دیگر نماد اختلاف نیست و می‌تواند نمادی برای وحدت و همدلی باشد. چرا این پیام مثبت در آن نشست شنیده نشد؟ بعد هم اتفاقات روز قبل به‌گونه‌ دیگری ادامه پیدا کرد. به نظر من بهانه پیدا کردن برای این مسائل بود و روزهای بعد هم در جاهای دیگر اعلام کردند و عده‌ای به عنوان اتهام سنگین و نابخشودنی به نظام که تقلب شده است و عده کثیری هم در جامعه بودند که می‌دانستند به چه کسی رأی داده‌اند و تقلبی نشده است و در برابر چنین حرکات خیابانی‌ای به میدان آمدند. در هفته اول به دلیل رفتارهای پیش از انتخابات و روز اول اعلام نتایج اولیه، یعنی روز شنبه این اتفاقات پیش آمدند و در روز جمعه مقام معظم رهبری به همه بحث‌ها پایان دادند و گفتند حرکت‌های خیابانی باید تمام شود و موضوع طبق روال قانونی پیش برود که شاهد بودیم دوباره از روز شنبه به حرکاتشان ادامه دادند و تا پیش از نظر شورای نگهبان و بعد از آن این وضعیت ادامه پیدا کرد. بنابراین، این یک بهانه و فرافکنی است و به رویداد روز یک‌شنبه ارتباطی نداشت و جشن میلاد حضرت زهرا(س) هم بود و انگیزه‌ای برای برگزاری چنین جشنی وجود داشت.

به نظر شما چه میزان از اعتراضاتی که پس از انتخابات انجام شد، ناشی از نارضایتی از رفتار دولت بود؟ یعنی ممکن است بسیاری از معترضان به ویژه در روزهای اول با نظام مشکلی نداشتند و اعتراض آنها به دولت بود؟

در بحث انتخابات چه ارتباطی با دولت وجود داشت؟ انتخابات را که دولت نظارت نمی‌کرد. انتخابات را هیئت اجرایی برگزار کرده بود. هیئت نظارت آن هم شورای نگهبان بود، بنابراین در بحث انتخابات که دولت نقشی نداشت. موضوع، انتخابات بود نه چیز دیگری. عده‌ای می‌گفتند آقای احمدی‌نژاد نباید رئیس‌جمهور شود. اینکه ایستادن در برابر اراده یک ملت است. اگر بناست تصمیم ملت، تأثیرگذار نباشد، این برخلاف نظام است، چون نظام بر پایه آرا و انتخابات شکل گرفته است. بنابراین نه از نظر زمان و نه از نظر خاستگاه موضوع و نه از نظر شعارها و مطالبات، هیچ‌یک به کارکرد دولت ربطی نداشت. آنها می‌خواستند نظام را از طریق انتخابات انجام نشده، یعنی شکست خوردن عده‌ای که در اقلیت بودند و در انتخابات موفق نشدند، قدرت را در دست بگیرند. آنها با دولت و مبانی آن مخالف بودند. در اینکه حرفی نیست. به هر حال رقابت یعنی اختلاف و چه بسا در مبانی هم اختلاف داشتند و شاید کارکردها را هم قبول نداشتند. اگر سهام عدالت و توزیع ثروت و سیاست‌های دولت ۸۴ مورد قبول مردم بود، در سال ۸۴ به سمت آنها می‌رفتند و در سال ۸۸ دنباله آنها را می‌گرفتند، ولی نتیجه انتخابات نشان داد که ملت سیاست‌های آنها را قبول نداشتند. فکر می‌کنم مسئله آنها دولت نبود، بلکه به دست گرفتن دولت از طریق غیرمشروع، یعنی غیر از انتخابات هدف‌گیری شده و در واقع یک جور تصاحب نامشروع قدرت بود.

یعنی به نوعی اعتراض سیاسی بود اما سؤال اینجاست که چرا یک اعتراض سیاسی به نتیجه انتخابات، کم‌کم رادیکال‌تر شده و به باورهای عمیق مردم کشیده شد؟ و دیدیم ابتدا به تصویر امام توهین شد، سپس قرآن کریم و در روز عاشورا به سیدالشهدا(ع) اهانت شد.
طیف مقابل جریان ۸۸ که پیروز انتخابات بود، مطالبه نامشروعی داشت و با سیاست‌های دولت هم مخالف بود، اما حد مخالفتش تعریف شده نیست که با چه چیزی مخالف است. این دولت هم اساساً به شعارها و گفتمان‌ انقلاب اسلامی متکی و شاخص آن بازگشت به آرمان‌های انقلاب اسلامی و امام بود. علامت این دولت بود که رهبری بر آن صحه گذاشته و امضا کرده بودند که همین جور است، یعنی نظام هم قبول کرده بود که رخوتی در برنامه‌ها، اهداف و شعارهای انقلاب اسلامی صورت گرفته و در این حرکت احیا، بنابراین دولت تبدیل به نماد انقلاب اسلامی شده بود.

طیف مقابل در برابر این دولت ایستاده بود و مقابله‌اش هم یک مقابله گفتمانی است. خود به خود برای جبهه رقیب، هاله‌ای از ابهام و سؤال از نظر نسبت او با انقلاب اسلامی مطرح می‌شود و ما با دولتی که بنیانش بر این شعارهاست، مخالفیم و نه بر سر بعضی از شیوه‌ها و رفتارهای دولت. این موضع، جبهه رقیب را در برابر یک سؤال و نسبت او با انقلاب قرار می‌دهد. نسبت اینها با انقلاب چیست؟
دوم اینکه بسیاری از کسانی که زیر آن چتر رفته‌اند، جبهه‌هایی از طیف‌های مختلف را تشکیل دادند، یعنی عده‌ای در جبهه انقلاب و یک عده هم از کسانی که در مقابل انقلاب قرار دارند، تشکیل شد. چه چیزی موجب می‌شود این دو گروه که ذاتاً با هم معارضند، زیر یک چتر جمع شوند؟ چرا آنها احساس امید کردند؟ یا امید آنها غلط است یا تحلیل دوستان. یکی از آنها دارد در این مسئله اشتباه می‌کند.
ما نمی‌خواهیم دوستانی را که به انقلاب علاقه‌مندند و به آن سمت رفتند، تخطئه کنیم و می‌گوییم باید اشتباه شما پس از اعلام نتایج انتخابات رفع شده باشد. آن طیفی که اساساً با انقلاب و اسلام و نظام دینی مشکل داشت، خیلی زود خود را نشان داد و به اصل پرداخت اول به انقلاب و امام پرداخت. البته ذات امام‌خمینی(ره) دینی است، ولی به هر حال رهبر سیاسی‌ـ‌دینی انقلاب بودند. به آن نماد پرداختند و در ۱۶ آذر سال ۸۸ تصویر امام(ره) را به آتش کشیدند. این کار ارضایشان نکرد و گام بالاتری را برداشتند. دیدند امام‌خمینی(ره) بحث از حکومت دینی می‌کند و خیلی شفاف آمدند و با دین برخورد کردند و لذا در روز عاشورا به نمادهای اصیل اعتقادی مردم که عاشوراست، تهاجم کردند و این بحث دیگری شد. در تمام این مدت، طیف دیگر سکوت، حمایت و تأیید کرد. چه کسانی بیانیه دادند و کسانی را که عاشورا را به آتش کشیدند، مردان خداجو نامیدند؟ چرا؟ آیا هنوز هم دچار توهم و اشتباه بودند؟ آیا نمی‌دیدند؟ آشکار نبود؟ معلوم است که بنیان این حرکت از ابتدا مقابله با اصل نظام دینی بود. آنان این ظرفیت را در نیروهایی که به انتخابات آمده و از اعتبار و سرقفلی سابقه‌شان در این نظام استفاده کرده بودند، دیدند و حداکثر بهره را بردند، پشت سر آنها پنهان شدند و جریانی را در جهت براندازی نظام سامان دادند. آنهایی که جاهل بودند، وقتی موضوع روشن شد باید صف خود را جدا می‌کردند، ولی نکردند و تا آخر با این جریان همراهی کردند.
به نظرم این جریان در روز عاشورا تابلوی علنی برداشت و ثابت کرد که مشکلش با دین و سیدالشهدا(ع) و باورهای دینی مردم است. مقابله مردم هم با این قضیه بسیار معنادار است که به آن خواهیم پرداخت.

شاهد بودیم که تعداد جمعیت معترض بعد از انتخابات به ‌تدریج کمتر و کمتر شد که در روزهای ۱۳ آبان و روز قدس شاهد آب رفتن آنها بودیم و در روز عاشورا اگرچه جسارت‌های فراوانی کردند اما جمعیت‌شان به نسبت قبل کمتر نیز شد و این نشان‌دهنده کاهش اقبال مردمی آنها بود. بسیاری از کارشناسان بر این باورند یکی از مهم‌ترین عوامل این کاهش اقبال عمومی روشنگری‌های رهبر انقلاب در به اقناع رساندن عموم جامعه در خصوص رفتارهای جریان فتنه بود. تحلیل شما از عوامل کاهش مقبولیت فتنه‌گران چیست؟

آن طیف، پایه بی‌منطقی در مورد تقلب در انتخابات داشت. این یک دروغ بزرگ بود. البته رأی آنها، رأی کمی نبود و یک مقابله جدی بود. دوازده میلیون و خرده‌ای رأی، کم نبود. ممکن است برای آنها شبهه ایجاد شده بود، ولی رفع شد. چگونه؟ یکی بررسی‌ها بود. نظام در رسیدگی به این موضوع تأمل بسیار کرد و مدارک خواست. مدت قانونی را تمدید و حتی شیوه‌های جدیدی را ایجاد کرد و از آنها خواست تا بیایند و در بررسی شکایاتی که مطرح شده است، حضور داشته باشند که اینها همه روش‌های جدیدی بود. همه گروه‌های رقیب انتخاباتی در جلساتی با رهبری شرکت کردند و در جلسه‌ای صاف، روشن و آزاد، برداشت و تحلیل‌هایشان را ارائه دادند که نشان داد اگر کسی در داخل نظام ادعایی دارد، نظام از نظر ظرفیت حقوقی و تحمل‌پذیری، این قدرت را دارد که در درون و به شکل منطقی به آن رسیدگی کند و این روال طی شد. آنها هم در مسائل علنی، حرف‌هایشان را زدند و به نظرم گروه عظیمی از مردم که در جریانات ۲۵ خرداد حضور داشتند، شاید متوجه بی‌پایگی دلایل این طیف شدند و اهداف پشت قضیه را هم دریافتند، لذا جز آن گروهی که اهداف تعریف شده قبلی را دنبال می‌کردند که هیچ ربطی به انتخابات نداشت، بلکه به دنبال بستری بودند که در آن شرایط به میدان بیایند، این کار را کردند و به‌تدریج و با تأیید نهایی انتخابات، بحث قانون‌مداری هم موضوع بعدی شد، چون هیچ منطقی رعایت نکردن قانون را اجازه نمی‌داد و این سؤال مطرح می‌شد که اگر دنبال قانون هستید، روال قانونی طی و دولت قانونمندی مستقر شده است.

رفتارهای بعدی آنها ماهیتشان را بیشتر روشن کرد و به‌تدریج نسبت آنها با انقلاب، نظام و ارزش‌های مورد ادعایشان برای مردم روشن‌تر شد و بسیاری از خانواده‌ها متوجه شدند توهم یا قدرت‌طلبی عده‌ای چقدر برای آنها هزینه ایجاد می‌کند و سیر این مسائل، خود به خود مردم را روشن کرد و البته هدایتی که رهبری انجام دادند و ظرفیتی را که برای تعامل در درون نظام و پایبندی نظام به قانون و اصول و منطق نشان دادند، هر کسی را که ذره‌ای انصاف و منطق داشت، به تجدیدنظر روی ادعای سرکردگان آن فتنه کشاند و اینها متوجه شدند که دارند در این ماجرا بازی می‌خورند.

پس از عاشورای ۸۸ به نقطه عطفی در تاریخ انقلاب اسلامی می‌رسیم که همان ۹ دی است. ریشه‌های اجتماعی و فرهنگی خروش مردمی در روز ۹ دی چه بود و چرا این خروش عظیم زودتر رخ نداد؟

۹ دی نگاهی فراتر از سیاست دارد. نگاهی که حاکم بر سیاست است. وقتی می‌گوییم سیاست عین دیانت است، یعنی اعتبار سیاست مبتنی بر دین هست. ممکن است دین در عرصه سیاست دچار آسیب‌ها و آفت‌هایی شود، چنانکه برخی از کسانی که با وحدت دین و سیاست مشکل دارند، یکی از مدعاهایشان این است که اگر در حکومت دینی کارگزاران سیاست دچار اشتباه شوند، آسیب آن به دین وارد می‌شود. البته این حرف قابل تأملی است، از این جهت نگرانند که حکومت دینی موجب تضعیف اعتقادات مردم می‌شود و باورهای دینی را تضعیف می‌کند. ۹ دی پاسخی به این مسئله هم هست. مردم نشان دادند که هر نوع مسئله‌ای بین کارگزاران وجود داشته باشد، اصالت و درستی و حقانیت پایه‌های دینی را مخدوش نمی‌کند، بلکه طیف مقابل هم ـ‌اگر تازه حرف به حقی بزند و این تمیز را مردم دارندـ می‌بیند که برای عبور از این حکومت، باید باورهای دینی مردم را خراب کند و این طیف هم به اینجا رسید که از حماقت یا کینه‌اش نسبت به باورهای دینی برمی‌خیزد. چه حماقت باشد، چه کینه، مردم را متوجه یک خطر جدی و بنیادین در جبهه مقابل می‌کند که آنها بحث سیاسی ندارند، بحثشان با کارکرد دولت هم نیست که در سؤال قبلی شما بود که می‌گویند اینها منتقد دولت بودند. منتقد دولت چه ربطی به اباعبدالله(ع) دارد؟ انتقاد از سهام عدالت با آتش زدن خیمه عزاداری سیدالشهدا(ع) و اهانت و جسارت به عزاداری و عزاداران دارد؟ این یک سؤال اساسی است و نشان می‌دهد مشکل آنها باورهای دینی مردم است و مردم هم به باورهای دینی‌شان فراتر از حکومت و دولت توجه می‌کنند و اساساً این دولت را در خدمت این آرمان‌ها می‌خواهند. این اتفاق تا آن روز نیفتاده بود. شبه دعوای سیاسی بود و شائبه انتخابات داشت. بعد هم پراکنده مزاحمت‌هایی را ایجاد می‌کردند که نشان می‌داد اینها دارند به مردم تعرض می‌کنند. مظلوم‌نمایی‌های غلط هم می‌کردند. می‌زدند و گریه می‌کردند، می‌کشتند و نوحه می‌سرودند و فتنه یعنی همین. مساجد را آتش می‌زدند و بعد مدعی می‌شدند.

ولی اینها یک جرقه بود. ممکن بود در سوختن یک مسجد، مردم توهم کنند که عمدی نبوده یا تصادفاً آتشی در مسجد افتاده است، البته برای کسانی که در حال شبهه‌سازی بودند، ولی امام‌حسین(ع) دیگر جای این بحث‌ها را نداشت و باطن اینها رو شد و هر کس هم در انتخابات، نه این را قبول داشت و نه آن را، ولی نشان داد برای باورهایش مرزی را قائل است که آن مرز از همه اینها بالاتر است و حکومتی دینی به اینها آسیبی نزده است. اینهایی که می‌گویند در حکومت دینی به علت اشتباهات کارگزاران به باورهای دینی مردم لطمه می‌خورد، این حرکت نشان داد که لطمه نخورده است، بلکه برعکس، مردم همه افراد را با این معیارها می‌سنجند و سنجه از دست مردم خارج نیست. یک دولت را نمی‌خواهند، با سنجه باورهای دینی‌شان می‌سنجند، می‌خواهند، با سنجه این باورها حمایت می‌کنند و اگر از هر دو هم مأیوس بشوند، باورهایشان را نگه می‌دارند و باورهایشان با این سیاست‌بازی‌ها آلوده نمی‌شود.

به نظر من هیچ روزی مثل عاشورا نمی‌توانست ماهیت این جریان را آشکار کند و نشان بدهد و روز بعد از عاشورا، یعنی روز ۹ دی، همه آمدند و فراتر از دولت هم آمدند. حرکتی فراتر از دولت بود و دولت بر آن پایه، مشروعیت دارد. ۹ دی یک نگاه دینی و عاشورایی است و عمق حب و ولایت مردم است یا اباعبدالله‌(ع). حالا آنها انگیزه‌هایی داشتند که بروز کرد. چرا آنها کینه‌شان را به اباعبدالله(ع) نشان می‌دهند.

این سؤال هم هست که عقبه فکری افرادی که به میدان عاشورا آمدند و آنهایی که اینها مردان خداجو بودند، به کجا بر می‌گردد، بالاخره سران فتنه، مسئولان همین نظام بودند. چگونه است که می‌آیند و به دشمنان امام‌حسین(ع) و کسانی که پرچم عزاداری امام‌حسین(ع) را آتش می‌زنند، ملحق می‌شوند؟
من فکر می‌کنم آدم‌هایی که واقعاً به سیاست از دریچه دین به‌طور کامل و محض نگاه نکنند، دیر یا زود، کم یا زیاد دچار این آفت‌ها خواهند شد. عقل و درایت سیاسی آنها می‌تواند تعیین‌کننده حد و مرز باشد. یک وقتی هم که شهوت قدرت، آنها را می‌گیرد یا عشق به یک چیزی اعم از قدرت، پست، هر چه که هست یا اینکه انسان دچار توهمات خودش می‌شود، موجب می‌شود از همه چیز عبور کند، همه چیز را مشروع کند و حتی توهین به باورها و اعتقادات مسلم و جسارت به مقدسات را برای رسیدن به هدف، مشروع جلوه بدهد. این عینک سیاست است، یعنی کسانی که از عینک سیاست به قدرت نگاه می‌کنند، وقتی که منافعشان به خطر بیفتد با توجیهاتی از همه چیز عبور می‌کنند.

اگر با عینک سیاست هم نگاه کنند، باز این حرکات توجیه عقلانی ندارد.

اگر عقلانیت باشد، ولی عقلانیت نیست، بلکه قدرت‌طلبی محض است که انسان را کور می‌کند، والا آنها می‌دانستند اگر بحث سیاست هم بود، نباید...

اگر شهوت قدرت هم داشتند، باید در برابر چنین رویدادی سکوت می‌کردند...

و بلکه تخطئه می‌کردند و حساب آنها را جدا می‌کردند و می‌گفتند اعتراض مشروعی بود و عده‌ای آن را به هم زدند. مرزبندی‌ها را نگه می‌داشتند، نسبت را تعریف می‌کردند، ولی نکردند و همین نشان می‌دهد که طرف شما حتی اگر داشت از عاشورا استفاده سیاسی می‌کرد ـ‌که این در عاشورا نبود. یک وقت انسان می‌خواهد از تأیید عاشورا استفاده ابزاری کند. این مسئله که نبود و مردم داشتند عزاداری‌شان را می‌کردند و بحث دیگری بودـ حتی اگر این هم بود، شما این مرز را مشخص می‌کردی که عده‌ای خواستند از عاشورا برای اهداف سیاسی استفاده ابزاری کنند و یک عده هم در مقابل بودند و بین این دو نزاع شده است. نه آنها به ما ربط دارند و نه اینها نسبتمان را با نظام و اباعبدالله‌(ع) تعیین می‌کنند، ولی مرزبندی نکردند و حمایت کردند و پس از آنها هم حتی یک کلمه در محکومیت این حرکت بیان نکردند و لذا اعتقادات و اعتبارشان زیر سؤال است. به نظر من وقتی انسان از نگاه دین وارد سیاست می‌شود، حساسیت‌های متفاوتی پیدا می‌کند و خود به خود این عشق و علاقه به گونه دیگری است و خود را ناخودآگاه نشان می‌دهد و نمی‌تواند به آن سمت بیاید. این ملاک است و هر کسی در مقطعی خود را نشان می‌دهد. این افراد در بزنگاه‌های دینی نشان می‌دهند که با دینشان پیمان دارند یا با قدرتشان «أخوک دینک فاحتط لدینک بما شئت»، می‌فرماید: «برادر تو دین توست»، حتی نمی‌فرماید دین تو برادر توست. کانّه یک برادر داری و آن هم دین توست. اینکه امام می‌گویند من عقد اخوت با کسی نبسته‌ام، چون عقد اخوت ما با دین ماست و بقیه را با ملاک دین می‌سنجیم، ولی اینهایی که ملاک دین را کنار می‌گذارند، به‌تدریج دچار چنین وضعیتی می‌شوند و این همان مشکلی است که اباعبدالله(ع) در عاشورا فرمودند: «الدین لعق على السنتهم» عده‌ای هستند که روزی که روز حساب باشد: «محسّوا بالبلاء قلت دیانون». اینها امتحانات انقلاب هستند و ۹ دی هم یکی از آنها بود. البته ۹ دی در جهت بیان وابستگی مردم به دین بود و عاشورا بیان انفصال یک گروه سیاسی از دین بود. آنهایی هم که منفصل شدند، به نظر من رفته‌اند و می‌روند.

ممیزه فصل ۹ دی، ممیزه اباعبدالله(ع) است. هر کسی هم که آن را از آن مسیر خارج می‌کند، اشتباه می‌کند. یک عده‌ای به اسم سیاست آمدند و در برابر اباعبدالله(ع) قرار گرفتند. مردم گفتند نه! این خط قرمز ماست. اباعبدالله(ع) با جان ما درآمیخته است. ما زیر پرچم اباعبدالله(ع) حکومت تشکیل می‌دهیم، به خاطر اباعبدالله(ع) حکومت را نگه می‌داریم و هر کسی هم در مقابل اباعبدالله(ع) بایستد، جان می‌دهیم و در مقابل او می‌ایستیم. این مرز قرمز است. روز ۹ دی حسینی است. هیچ تفسیر دیگری هم ندارد. نه به احمدی‌نژاد، نه به غیر او وابسته نیست و فراتر از این حرف‌هاست. هر کسی هم به نسبت اعتقادش به اباعبدالله(ع) در این صحنه هست. اگر احمدی‌نژاد هست، نسبتش با اباعبدالله(ع) است، یعنی ۹ دی تعیین‌کننده نسبت‌ها با سیدالشهدا(ع) است.

سایت ضد انقلاب گویا:

حزب توده و کمونیست ها به حمایت از هاشمی رفسنجانی برخواستند!