غلامحسین الهام در زمان آغاز به کار دولت نهم یکی از نزدیک ترین یاران
محمود احمدی نژاد بود و هنوز دولت اول احمدی نژاد به نیمه نرسیده، او صفت
ابوالمشاغل دولت را از آن خود کرد.
به گزارش بولتن نیوز،
ریاست دفتر رئیس جمهور، صدارت در وزارت دادگستری، ریاست ستاد مبارزه با
قاچاق کالا و ارز، سخنگویی دولت، مسئولیت شورای اطلاع رسانی دولت و در عین
حال عضو حقوقدان شورای نگهبان مشاغلی بودند که هر یک به تنهایی به توان بیش
از یک نفر احتیاج دارند و الهام همه را یک تنه بر عهده داشت.
اینها بود تا آنکه مجلس شورای اسلامی تصمیم گرفت برای رفع رودربایستی های احمدی نژاد و الهام وارد میدان شده و با مصوبه ای که مخاطب آن فقط و فقط شخص غلامحسین الهام بود، وی را در دو راهی میان شورای نگهبان و مشاغل متعدد در دولت قرار دادند و الهام با آنکه در آن زمان تداوم حضور در شورای نگهبان را برگزید، اما به خواست احمدی نژاد از شورای نگهبان چشم پوشیده و همراهی با احمدی نژاد را ادامه داد.
غلامحسین الهام اما در پایان دولت نهم و با آغاز دولت دهم، مثل بسیاری دیگر از همراهان سابق احمدی نژاد از فیلتر رحیم مشایی عبور نکرد و همه همراهی های او با احمدی نژاد شد یک حکم مشاورت حقوقی و همان روزی هم که این حکم را گرفت در گفتگویی صراحتا حکم را «سرکاری» قلمداد کرد و اظهار داشت که «عنوان مشاور در سیستم اجرایی ما غالبا صوری است و به قول معروف عنوان سرکاری است و با واقعیت مشورت متفاوت است».
اما الهام چندان تاب جدایی از احمدی نژاد را نیاورد و در حرکتی دورانی به مختصات 180 درجه، آرام آرام نزد یار دیرین خود بازگشت.
ابتدا الهام در برخی سفرها و برنامه ها احمدی نژاد را همراهی کرد و به تدریج همراهی های او با رئیس دولت دهم افزایش یافت تا آبان 1391 که رسما حکم انتصاب دوباره او به سخنگویی دولت دهم منتشر شد.
الهام پس از این دوباره در مدار کسب مشاغل و عناوین متعدد قرار گرفت و خیلی زود حکم معاون توسعه مدیریت و سرمایه انسانی رئیس جمهور را نیز دریافت کرد.
اما سوال این است که الهام را چه شد؟
غلامحسین الهام در برابر منتقدان و معترضان به مواضع حمایتی همسرش فاطمه رجبی در حمایت از احمدی نژاد سال های آغازین دولت نهم، گفته بود که وی از آزادی و استقلال رای برخوردار است، اما از زمانی که الهام از دولت کناره گرفت فاطمه رجبی نیز سکوت پیشه کرد و اگر چه گاهی این سخنی از پرده این سکوت درز می کرد، اما با الحاق دوباره دو یار دیرین یعنی الهام و احمدی نژاد بار دیگر این سکوت کامل شد.
به اعتقاد نگارنده آنچه باعث بازگشت دوباره الهام به دولت شد، عشق او به احمدی نژاد بود که قصد این قلم قضاوت درباره آن نیست.
یقینا عشق الهام به احمدی نژاد حتی بیش از عشق احمدی نژاد به مشایی بود، چرا که حمایتی که الهام از احمدی نژاد کرد و هزینه ای که بابت حمایت از او پرداخت به هیچ وجه قابل مقایسه با آنچه مشایی برای احمدی نژاد هزینه کرد، - حداقل در عرصه علنی - نیست، و حتی بلعکس این احمدی نژاد بود که از همراهی الهام با او منتفع شده و برای همراهی با مشایی هزینه های بسیار گزاف و سنگینی پرداخت.
البته مقصود این سخن آن نیست که احمدی نژاد از همراهی با رحیم مشایی متضرر شده یا منتفع، چرا که دلیل این دوستی و همراهی کم نظیر نیز از همان جنسی است که در ادامه برای نزدیکی الهام با احمدی نژاد مورد اشاره قرار می گیرد.
اگر چه الهام تصریح دارد که نسبت او با احمدی نژاد نسبت گفتمانی است، اما هر کس تجربه ای از دوست داشتن دارد، می داند که یکی از قوی ترین رشته های پیوند افراد به یکدیگر هم زبانی، هم دلی و هم فکری است.
کنکاش درباره چرایی پیوستن دوباره الهام به احمدی نژاد به معمایی تبدیل شده است که خیلی ها برای گشودن راز آن دست به قلم شده اند، اما از آنجا که به ضرس قاطع می توان ادعا کرد که این همراهی سودی مادی نصیب الهام نکرده است و با توجه به نوع و شکل همراهی الهام با احمدی نژاد، دلیل دیگری برای این همراهی جز اینکه احمدی نژاد منبعی غنی از مولفه های گفتمانی مورد نظر الهام است، نمی توان متصور بود.
